درمان اختلال شخصیت مرزی borderline personality disorder
ذهن پویا
وبلاگ شخصی محسن شاکری نسب

اختلال شخصيت مرزي عبارتست از بي‌ثباتي عاطفي فراگير و مفرط، بي‌ثباتي خودپنداره، بي‌ثباتي در روابط ميان‌فردي و نيز نكانشوري قابل توجه. اين اختلال ممكن است بواسطه علائم شبه سايكوتيك (توهمات، تحريفات تصاوير بدني، پديده هيپناگوژيك، عقايد انتساب) در پاسخ ه استرس، مرگ نابهنگام يا نقص فيزيكي ناشي از خودكشي يا ژست‌هاي خودكشي، خودكشي ناموفق و رفتار خودآزارنده بسيار پيچيده شود. نقائص مكرر و شديد ممكن است باعث از دست دادن مكرر شغل، سوء مصرف يا وابستگي به مواد، اختلالات خوردن (عمدتاً پرخوري)، اختلال استرس پس از ضربه، و اختلال نقص توجه- بيش‌فعالي قرار دارند. اختلال شخصيت مرزي ممكن است همزمان با اكثر اختلالات شخصيت مشاهده شود. DSM-IV ميزان شيوع اين اختلال را 2% در كل جمعيت گزارش مي‌دهد. 10% در بيماران سرپايي و 20% در بيماران بستري شده و 30 تا 60 درصد در بيماران مبتلا به اختلال شخصيت. اين اختلال در جنس مؤنث بيشتر تشخيص داده مي‌شود. درحدود 75 درصد بيمارانيكه اين تشخيص را مي‌گيرند، زن هستند. سن ابتلا به اختلال در افراد متفاوت است، اما در رايجترين الگو، ميزان عدم ثبات و خطر خودكشي در اوايل جواني به اوج خود مي‌رسد و سپس با بالارفتن سن فروكش مي‌كند. اكثر افراد مبتلا به اختلال شخصيت سبك زندگي خود را عادي و سالم تصور مي‌كنند و بندرت بدنبال درمان مي‌روند. نوعاً زماني كه رفتارهاي ناسازگار آنها به مسائل زناشويي و خانوادگي غيرقابل تحمل همراه با اضطراب، افسردگي، سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن منجر مي‌شود، به جستجوي درمان برمي‌آيند. اين بيماران بعلت ويژگي‌هاي خاصي كه دارند، يا از سوي درمانگران طرد مي‌شوند و يا برعكس پاسخهاي نامناسبي (مثل ميل به وابستگي، علايق جنسي و...) را در درمانگر برمي‌انگيزند كه اين امر منجر به از هم پاشيدگي مرزهاي حرفه‌اي بين درمانگر و بيمار شده و عينيت رابطه را از بين مي‌برد. درواقع اين بيماران ميزان دانش نظري، مهارت عملي و پختگي شخصيت هر درمانگري را به بوته آزمايش مي‌گذارند. بهترين درمانگر براي درمان اين اختلالات، درمانگري است كه خودشيفتگي پايين، انرژي بالا و قدرت تحمل زيادي داشته باشد كه البته اين نوع درمانگران معمولاً نادرند. دو ويژگي خشم و وابستگي در بيماران مرزي، كار درمان اين اختلال را بي‌نهايت دشوار كرده است. اما به نظر مي‌رسد روان‌درماني طولاني مدت سرانجام بتواند مؤثر واقع شده و منجر به بهبود برخي از اين بيماران شود. تاكنون درمانهاي متعددي در اين زمينه آزمايش شده است مثل: درمان روان‌پويايي، تركيب راهبردهاي شناختي يا رفتاري با رويكرد روان‌پويايي، درمانهاي بين‌الاشخاصي، درمان شناختي، گروه‌درماني، دارودرماني و تركيب دارودرماني و رواندرماني، همه اين درمانها تا حدي براي برخي از بيماران مؤثر بوده است. اخيراً درمان رفتاري ديالكتيك براساس نظريه زيستي-اجتماعي مبني بر اينكه علائم مرزي عمدتاً بازتاب ناكارآيي سيستم تنظيم هيجاني هستند. در كاهش علائم هسته‌اي و افزايش سازگاري اجتماعي بيماران مرزي برتري نشان داده است. اين شيوه توسط مارشا.م‌لينهان از دانشگاه واشنگتون پايه‌ريزي شده است. مقاله حاضر علاوه بر معرفي درمانهاي موجود اختصاصاً به معرفي اين رويكرد جديد مي‌پردازد.رفتاردرماني ديالكتيك از درمان شناختي-رفتاري استاندارد برگرفته شده و جهت درمان اختلال شخصيت مرزي بالاخص بيمارانيكه سابقه مزمن خودكشي داشته يا عملكرد آنها به شدت از بين رفته است، به كار مي‌رود. جهت‌گيري تئوريكي اين درمان از تئوري‌هاي رفتاري و تئوريهاي مداخله‌ در بحران گرفته شده و تأكيدي نيز بر «پذيرش» و «تحمل» مأخوذ از تأمل غربي و مراقبه شرقي دارد. اعتقاد بر اين است كه شخصيت مرزي بدواً نوعي اختلال در سيستم تنظيم هيجاني است. الگوهاي رفتاري مرزي از نظر عملكردي با عدم تنظيم بنيادي چندين هيجان يا تمامي هيجانها (هم مثبت و هم منفي) رابطه داشته ويا پيامد غيرقابل اجتناب اين عدم تنظيم هيجاني مي‌باشد. حركت به سمت اهداف درماني در اين شيوه طي چهار مرحله انجام مي‌گيرد. در مرحله پيش‌درماني، مراجع جهت درمان آماده شده و قرارداد مي‌بندد كه جهت رسيدن به اهداف درماني تلاش كند. بدنبال اين مرحله، مرحله اول درماني شروع شده و تمركز آن بر كشب توانمنديها و مهارتهاي اساسي و يافتن ثبات از طريق تمركز بر رفتار خودكشي، رفتارهاي مخل درمان، رفتارهاي مخل آسايش زندگي و مهارتهاي رفتاري مي‌باشد. مهارتهاي رفتاري كه در اين مرحله آموزش داده مي‌شود عبارتند از: مهارتهاي اساسي انديشه و تفكر، سودمندي در روابط ميان‌فردي، تنظيم هيجانها، تحمل آشفتگي و درماندگي، توان اداره و كنترل كردن خويش. مرحله دوم درمان مستقيماً‌ به سندرم استرس پس از ضربه پرداخته و شامل آشكار كردن و تجربه مجدد آسيب‌زاي گذشته و حوادثي از نظر هيجاني مهم بوده‌اند، مي‌باشد. اهداف مرحله سوم (مرحله پاياني) كه با دو مرحله قبلي همپوشي دارد عبارتست از افزايش احترام به خود مستقلانه، تعميم مهارتهاي رفتاري، نيل به اهداف فردي، يكپارچگي و اختتام. اين شيوه درماني جديد تاكنون درمورد مقايسه با ساير شيوه‌هاي درماني، برتري خود را اثبات كرده‌است


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 12:12 :: توسط : محسن شاکری نسب

درباره وبلاگ
محسن شاکری نسب# مشاور# رواندرمانگر# نوروتراپیست# مدرس دانشگاه# عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور# عضو انجمن روانشناسان ایران# مدرس کارگاههای توانمند سازی روانی اجتماعی# درمانگر اعتیاد# گروه درمانگر# انتخاب رشته کنکور# برنامه ریزی تحصیلی# بجنورد# خراسان شمالی
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ شخصی محسن شاکری نسبو آدرس mohsenshakerinasab.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 99
بازدید کل : 7228
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1